کیمیای عدالت

سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی

کیمیای عدالت

سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی

شرح فراز وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ زیارت جامعه کبیره

وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ

[ما اقرار و اعتراف می ‌کنیم به این که] شما [خاندان عصمت]هم امر به معروف کرده‌اید هم نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر، دو وظیفه‌ی مهمّ اسلامی

هم آمر به معروف و ناهی از منکر هستید هم مجاهد در راه خدا، آن هم در مرتبه‌ی اعلای جهاد.معروف یعنی شناخته شده و منکر یعنی ناشناس.جامعه‌ی اسلامی آن چنان باید پاک و مبرّا از کارهای زشت و ناپسند باشد که هر کار زشتی در نظر مسلمان، ناشناس و منکر به حساب بیاید و بیگانه و غریبه دیده شود ، آن‌ گونه که مثلاً اگر یک زن بی ‌حجاب ببیند ، با تعجّب بگوید: این دیگر چیست ؟ ما چنین چیزی نداشتیم !

 لذا این دو وظیفه‌ی مهمّ اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، بیانگر این مطلب است که باید در محیط زندگی مسلمانان، تمام کارهای خوب، معروف، یعنی شناخته شده و آشنا و خودی، به حساب بیاید و تمام کارهای بد،منکر، یعنی غریبه و بیگانه، دیده شود و از همه سو در مقام طرد آن از زندگی خود برآیند.

وظایف عقلی و شرعی هر مسلمان

هر مسلمانی به حکم عقل و شرع دارای دو وظیفه است:1 ـ عمل به معروف ؛ یعنی انجام دادن آنچه شرعاً دستور داده شده است و ترک منکر؛ یعنی ترک آنچه شرعاً تحریم شده است.2ـ امر به معروف ؛ یعنی ، واداشتن دیگران به ادای واجبات و نهی از منکر؛ یعنی، باز داشتن دیگران از ارتکاب گناهان.

هر مسلمانی موظّف است که هم خودش عامل به واجبات و تارک محرّمات باشد هم دیگران را به ادای واجبات امر و از ارتکاب محرّمات نهی کند.حالا اگر فرضاً کسی خودش اهل عمل نیست،آیا وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر از او ساقط است؟ خیر،این دو از هم جداست.اهل عمل نبودن مجوّز ترک امر و نهی کردن به دیگران نیست که در آن صورت، دو گناه مرتکب شده است: یکی این که خودش عمل نکرده است و دیگر این که دیگران را امر و نهی نکرده و سبب تعطیل گشتن دو اصل دین شده است.

البتّه، تأثیر امر و نهی انسان در دیگران مشروط به اهل عمل بودن خود انسان است امّا وجوب امر و نهی دیگران مشروط به اهل عمل بودن خود انسان نیست. انسان مسلمان دو وظیفه دارد:هم باید عامل باشد به وظایف شخصی خودش، هم باید امرکننده و نهی کننده‌ی دیگران باشد؛ ترک وظیفه‌ی شخصی مجوّز ترک وظیفه‌ی اجتماعی نیست.

خشم بزرگ خدا از گفتن و عمل نکردن

در آیه‌ی شریفه‌ای که می ‌فرماید:

]یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ[؛[1]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا آنچه را خود عمل نمی ‌کنید می ‌گویید».

منظور این نیست که اگر خود عمل نمی‌ کنید، دیگران را هم امر و نهی نکنید، بلکه آیه‌ی شریفه در مقام توبیخ است که چرا پای‌ بند به گفته‌ های خود نیستید.این کار زشتی است که انسان به آنچه می ‌گوید عمل نکند.عالم بی‌عمل سزاوار توبیخ است.

]کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ[؛[2]

«این کار موجب خشم عظیم در نزد خداست که بگویید آنچه را به آن عمل نمی ‌کنید».

پس، مقصود آیه‌ی‌ شریفه این نیست که حالا که خودتان اهل عمل نیستید، حقّ امر و نهی به دیگران ندارید، بلکه از اهل ایمان می‌ خواهد که عامل به گفته‌ های خود باشند و در عالم ایمان،به گفتن اکتفا نکنند که موجب خشم بزرگ خدا می‌ شوند؛در نتیجه،این آیه‌ نافی مسأله‌ی امر و نهی دیگران نیست.

عامل انهدام اساس اسلام

در اهمّیّت مسأله‌ی امر به معروف و نهی از منکر،این بیان از امام امیرالمؤمنین(ع)  کافی است:

(وَ مَا أعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ عِنْدَ الْأمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَة فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ)؛[3]

«همه‌ی اعمال نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، به‌ سان آب اندکی است که از دهان هنگام دمیدن بیرون می ‌آید،در برابر دریای عمیق بیکران».

با تعطیل شدن امر به معروف و نهی از منکر، اساس اسلام رو به انهدام می‌ رود و جامعه‌ی مسلمین عزّت خود را از دست می‌دهد. لذا امام باقر(ع)فرموده‌اند:

(اِنَّ الاَمْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبیلُ الْاَنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصّالِحینَ)؛

«راه و رسم پیامبران و صالحان امر به معروف و نهی از منکر است».

(فَریضَة عَظیمَة تُقامُ بِهَا الْفَرائِضُ)؛

«فریضه‌ی بزرگی است که سایر فرایض به سبب آن به پا داشته می ‌شوند و استوار می ‌گردند».

(وَ تَأْمَنُ الْمَذاهِبُ)؛

راه‌ها امنیّت پیدا می ‌کنند [و جلو هرج و مرج و طغیانگری‌ها گرفته می ‌شود].

(وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ)؛

«کسب و کارها حلال می ‌شود و هر صاحب حقّی به حقّش می‌ رسد».

(وَ تُعْمَرُ الاَرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الاَعْداءِ)؛[4]

«زمین آباد می ‌شود و از دشمنان انتقام گرفته می ‌شود».

البتّه، امر به معروف و نهی از منکر مراتب و شرایط و احکام مخصوصی دارد که فعلاً مجال تفصیل آن نیست.

 


[1]ـ سوره‌ی صفّ،آیه‌ی2.

[2]ـ همان،آیه‌ی3.

[3]ـ نهج‌البلاغه‌ی فیض،حکمت 366.

[4]ـ کافی،جلد5،صفحه‌ی56.

 

برگرفته از کتاب حبل متین جلد 2 صفحه 95  شرح زیارت جامعه کبیره آیت الله ضیاء آبادی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.